هرچه دارم از تو دارم ای همه دار و ندارم با تو آرومم و بی تو بی قرار بی قرارم گفتی باشم حالا هستم چشم به راه یه نگاهت می دونم منو می بینی که نشستم سر راهت با تو كوچه هاي بن بست ميرسن به كهكشونا با تو بیراهه یه راهه به نشون بی نشونا اونا که از تو نشونی روی پیشونی ندارن داغشون رو دلشونه خم به ابرو نمیارن رسم من فرشتگی نیست من که درگیر زمینم تو خودت اینو می خواستی من یه آدمم همینم اونی که رو دوش خسته ش یه امانت از تو داره گاهی کم میاره اما اين امانتو مي ياره