ابجی کوچیکه گفت: زودی یه آرزو کن، زودی یه آرزو کن
آبجی بزرگه چشماشو بست و آرزو کرد
آبجی کوچیکه گفت: چپ یا راست؟ چپ یا راست؟
آبجی بزرگه گفت: م م م راست
آبجی کوچیکه گفت: درسته، درسته، آرزوت برآورده میشه، هورا ... بعد دستشو دراز کرد و از زیر چشم چپ آبجی مژه رو برداشت..!
آبجی بزرگه گفت: تو که از زیر چشم چپ ورداشتی که
آبجی کوچیکه چپ و راست رو مرور کرد و گفت : خوب اشکال نداره
دستشو دراز کرد و یه مژه دیگه از زیر چشم راست آبجی برداشت
دیدی؟ آرزوت می خواد برآورده شه، دیدی؟ حالا چی آرزو کردی
آبجی بزرگه گفت: آرزو کردم دیگه مژه هام نریزه
بعد سه تایی زدن زیر خنده ،
آبجی کوچیکه، آبجی بزرگه و پرستار بخش شیمی درمانی..
خدایا !شفای همه ی بیماری ها دست خودته، تو خودت دکتر بیماری های لاعلاج و صعب العلاجی...بیاید با هم دعا کنیم برای تمام مریض هایی که محتاج به دعای ما هستن...
نظرات شما عزیزان:
shaghayegh
ساعت23:25---21 اسفند 1391
vay elahi(vebton alieeeeeeee)
Ba namak
ساعت15:34---23 دی 1391
Salam ejgam web ghashangi dari age dos dajti be manam yesar bezan na pashimun shodam nazan
سلام وبلاگ خوب و زیبای داری همچنین مفید خیلی دوست دارم با شما کار کنم اگه دوست داشتی منو با اسم الفبای زندگی لینک کن و بعد خوشحال میشم به وبلاگ من هم قدم بگذاری اگه امدی خبرم کن تا تو رو لینک کنم عزیزمی بای.
سلام وبلاگ خوب و زیبای داری همچنین مفید خیلی دوست دارم با شما کار کنم اگه دوست داشتی منو با اسم الفبای زندگی لینک کن و بعد خوشحال میشم به وبلاگ من هم قدم بگذاری اگه امدی خبرم کن تا تو رو لینک کنم عزیزمی بای.